{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
در وصالم گر نهانيست چون نگاهت روز شد بر سردلم، يا نباشد قايقي دريا و دستان سينه خواهد شد، تا قسم.
مادرم ميگفت: دوستانت را ببين، همه به جايي رسيده اند! نميدانست منتظر نشسته ام تا به تو برسم!
من غریبه دیروزم.اشنای امروز و فراموش شده ی فردا پس در اشنایی امروز مینگرمت تا در فراموشی فردا یادم کنی
درغريبي آه كشيدم هيچ كس يادم نكرد، درقفس افتادم صياد آزادم نكرد، من نخواهم ازقفس صياد آزادم كند، دوست دارم درغريبي دوستي يادم كند.
هیچ میدانی ؟ تا تو در آغـوش من گل نکنی این بهار ، بهار نمیشود. . .
آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو آن خداوندی که دنیا آفرید / تا ابد همراه و پشتیبان تو . . .
سلام بر آنان که لایق سلامند / یک رنگ و یکدل و یک مرامند هم گلند هم گنجینه هم دوست / هرچه از وی تعریف کنی نیکوست . .
سخت است از چشمان من چیزی بفهمی چیزی از این باران پاییزی بفهمی من دوستت درام ولی یادت بماند دیگر نباید بیش از این چیزی بفهمی ...
تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم ؟ شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم تو کیستی که من از موج هر محبت او بسان قایق سرگشته روی گردابم ...
توتنها دعاي قشنگ مني مبادا كسي ازخدا بي خبر براي خودش آرزويت كند.
در اغوش خودم هستم، من خودم را در اغوش گرفته ام! نه چندان با لطافت و نه چندان با محبت اما وفادار وفادار...
نباشی , دلم که هیچ … دنیا هم تنگ می شود …
مهربانيت را مرزى نيست يقين دارم فرشته اى قبل از آفرينشت قلبت را بوسيده
عشق من قصه هات بودن واسه ما دوای درد / میمردن اخرش همه ادمای بد / با جدایی تو منم میشم ادم بده / بیا خوبی کن و بد بودنو یادم نده...
صد سال بعد از مــــــــــرگ من * گر بشكافي قــــــــــــــــــبر من * خواهي شنيد از قلـــــــــــــب من * دوستت دارم دوســـــــــــــت من*
بى تو با بيگانگى و سكوت ميميرم! انتظار: گم كردن توست! غربت: غم دورى تو! اضطراب: درد بى تو ماندن! و غم: داغ بى تو زيستن!
در وصالم گر نهانيست چون نگاهت روز شد بر سردلم، يا نباشد قايقي دريا و دستان سينه خواهد شد، تا قسم.
مادرم ميگفت: دوستانت را ببين، همه به جايي رسيده اند! نميدانست منتظر نشسته ام تا به تو برسم!
من غریبه دیروزم.اشنای امروز و فراموش شده ی فردا پس در اشنایی امروز مینگرمت تا در فراموشی فردا یادم کنی
درغريبي آه كشيدم هيچ كس يادم نكرد، درقفس افتادم صياد آزادم نكرد، من نخواهم ازقفس صياد آزادم كند، دوست دارم درغريبي دوستي يادم كند.
هیچ میدانی ؟ تا تو در آغـوش من گل نکنی این بهار ، بهار نمیشود. . .
آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو آن خداوندی که دنیا آفرید / تا ابد همراه و پشتیبان تو . . .
سلام بر آنان که لایق سلامند / یک رنگ و یکدل و یک مرامند هم گلند هم گنجینه هم دوست / هرچه از وی تعریف کنی نیکوست . .
سخت است از چشمان من چیزی بفهمی چیزی از این باران پاییزی بفهمی من دوستت درام ولی یادت بماند دیگر نباید بیش از این چیزی بفهمی ...
تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم ؟ شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم تو کیستی که من از موج هر محبت او بسان قایق سرگشته روی گردابم ...
توتنها دعاي قشنگ مني مبادا كسي ازخدا بي خبر براي خودش آرزويت كند.
در اغوش خودم هستم، من خودم را در اغوش گرفته ام! نه چندان با لطافت و نه چندان با محبت اما وفادار وفادار...
نباشی , دلم که هیچ … دنیا هم تنگ می شود …
مهربانيت را مرزى نيست يقين دارم فرشته اى قبل از آفرينشت قلبت را بوسيده
عشق من قصه هات بودن واسه ما دوای درد / میمردن اخرش همه ادمای بد / با جدایی تو منم میشم ادم بده / بیا خوبی کن و بد بودنو یادم نده...
صد سال بعد از مــــــــــرگ من * گر بشكافي قــــــــــــــــــبر من * خواهي شنيد از قلـــــــــــــب من * دوستت دارم دوســـــــــــــت من*
بى تو با بيگانگى و سكوت ميميرم! انتظار: گم كردن توست! غربت: غم دورى تو! اضطراب: درد بى تو ماندن! و غم: داغ بى تو زيستن!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}